رضاقلی خان هدایت ادیب ، شاعر و مولف نامی عهد قاجار

رضاقلی خان هدایت ادیب ، شاعر و مولف نامی عهد قاجار

رضا قلی خان هدایت، از دانشمندان، پژوهشگران و سخنوران بنام عصر قاجاری در سده سیزدهم هجری قمری و از فاضلان شهر ادب و ذوق و علم، دامغان باستانی به شمار می رود.
استاد فاضل ارجمند جناب دکتر مظاهر مصفا، مصحح (مجمع الفصحا)، در مقدمه خود می نویسد: (مرحوم رضا قلی خان معروف به(لله باشی) متخلص به (هدایت)، در شب پانزدهم محرم سال ۱۲۱۵ قمری، یک ساعت پیش از طلوع فجر، در تهران چشم به جهان گشود. (پدرش از خاندان های اصیل و گرامی قریه چارده کلاته نزدیک دامغان بود.)
خود مولف (مجمع الفصحا) در بخش سوم مجلد دوم می نویسد: (ولادت مولف فقیر، رضا قلی المتخلص به هدایت بن محمد هادی در پانزدهم محرم الحرام سنه ۱۲۱۵ در شهر تهران، حدوث یافته والدم را مسقط الراس (زادگاه) چارده کلاته از ملک هزار جریب بوده و سمنان و دامغان از بلاد مشهوره آن حدود است.)
به تصریح خود رضا قلی خان، نسبش به (کمال خجندی) (از شاعران مشهور اواخر قرن هشتم به شمار می رود و غزل های وی مشحون به ذوق عرفانی است) می رسد. چنان که جدش را (اسماعیل کمال) می گفته اند.
با توجه به این که، کمال خجندی اهل خجند ماوراء النهر است، بعید نیست که خاندانش از آنجا به دامغان مهاجرت کرده باشند. پدر رضا قلی خان، محمد هادی از رجال عصر قاجاری است که در ملازمت جعفر قلی خان پسر محمد حسن خان قاجار به سر می برد و پس از مرگ وی، به خدمت آقا محمد خان قاجار در آمد و (ریش سفید عمله خلوت و مسئول صندوق جنسی شاه قاجار شد.) در سال کشته شدن آقا محمد خان به زیارت کربلا رفت و در آغاز به تخت نشستن فتحعلی شاه، در زمره دولتیان شاه قرار گرفت. در سال تولد فرزند، در سفر خراسان بود و چون خبر تولد فرزند را شنید ، او را (رضا قلی) نام نهاد.
محمد هادی در سال ۱۲۱۷ تحویل دار و صاحب جمع کل دیوان فارس شد و ملازمت شاهزاده حسینعلی میرزا، فرمانروای فارس را پذیرفت و یک سال بعد (۱۲۱۸) در گذشت و پسر را در سه سالگی، تنها گذاشت.
رضا قلی خان ، بعد از مرگ پدر به همراه مادر به تهران آمد و چون کسان مادری اش در بارفروش (بابل) مازندران بودند به آنجا رفت.
چند سال بعد به فارس رفت و مادرش در تشرف به مکه، درگذشت.
رضا قلی خان، در خدمت محمد مهدی خان متخلص به (شحنه) (محمد مهدی خان فرزند محمد حسن بیگ است که فرد اخیر به تصریح علامه دهخدا در لغت نامه، جد مادری رضا قلی خان به شمار می رود و در اصل اهل خراسان بود که مازندران را جهت سکونت برگزید) به تحصیل پرداخت و از دوران کودکی به مدد ذوق و طبع خدادای به سرودن شعر روی آورد. در جوانی به ملازمت فرمان فرما و فرزندان وی در آمد و محبت و حمایت ها دید و از نوازش شجاع السلطنه، برخوردار بود.
در سفر فتحعلی شاه به فارس، در شیراز، به خدمت شاه رسید و مورد توجه واقع شد و چون فتحعلی خان صبا ملک الشعرای دربار درگذشته بود، رضا قلی خان، عنوان ملک الشعرایی یافت ولی به هنگام بازگشت فتحعلی شاه به تهران، به علت بیماری از همراهی بازماند.
در سال ۱۲۵۴ قمری از جانب فرمان فرمای فارس، فریدون میرزا به تهران، فرستاده شد و در پانزدهم رمضان در خانه حاجی میرزا آقاسی صدر اعظم، اقامت گزید و به حضور پادشاه (محمد شاه) راه یافت و در شمار مقربان و ملتزمان درگاه وی درآمد و تربیت (عباس میرزا) به عهده وی سپرده شد و بدین سبب اعتبار و شوکت خاصی یافت و از محارم درگاه به شمار می رفت.
البته لازم به توضیح است که منظور از (عباس میرزا) فرزند محمد شاه است نه (عباس میرزا) نایب السلطنه که پدر محمد شاه بود. نکته دیگر این که (لله) عنوانی بوده است که به مربیان اهل فضل می دادند و تربیت شاهزادگان را به آنان می سپردند.
بعد از درگذشت محمد شاه، در سال ۱۲۶۴، رضا قلی خان به همراه بزرگان و شاهزادگان، به استقبال ناصرالدین شاه که به همراه امیر کبیر، از تبریز جهت جلوس به تخت سلطنت به تهران میآمد، شتافت و در یک منزلی تهران، به حضور شاه رسید و به خدمت مقرر مامور شد اما به عللی از خدمت کناره گرفت و گوشه نشینی اختیار کرد.
پس از چندی، به خدمت فراخوانده شد و به سفیری خوارزم مامور گردید و بعد از بازگشت از این سفر به ریاست و نظامت مدرسه دارالفنون که جمعی از دانشوران ایرانی و خارجی به تالیف و تدریس مشغول بودند و هنگامه فرهیختگان بود، برگزیده شد.
رضا قلی خان هدایت، از جمله بزرگان و فرهیختگانی است که با وجود مرتبت فراوان دولتی و تقرب به دستگاه سلطنتی، هرگز دمی از تحصیل و تدریس و تالیف، فرو نمانده و ایام به بطالت نگذرانده و همان گونه که سخت کوشی از خصایل نیکوی مردم کویر نشین است، آثاری ماندگار و تاثیرگذار در علم و ادب و فرهنگ، از خود به یادگار گذاشته است. به همین علت از شاخص های ممتاز ادبی این استان به شمار می رود و رتبت ادبی وی از منزلت ادبی منوچهری دامغانی، چیزی کم ندارد.
آثار وی عبارتند از:
1-(مجمع الفصحا):

به تصریح استاد مصفا ، این کتاب را می توان آخرین و جامع ترین تذکره فارسی زبانان دانست. این اثر گران بها، از آغاز تالیف تا کنون، پیوسته، ماخذ و سند پژوهندگان تاریخ شعر و ادب و اغلب سفینه هایی از این دست بوده است.
این تذکره، از نخستین شاعر احتمالی شعر فارسی، ابوالعباس مروزی، آغاز و به شرح زندگانی و شعر خود که ۱۷۰ صفحه پایانی بخش سوم مجلد دوم را در برگرفته، پایان یافته است. این اثر ارزشمند در دو مجلد و هر جلد ، شامل سه بخش است.
رضا قلی خان هدایت در مقدمه این تذکره، اذعان می دارد که مدت سی سال در تالیف این کتاب اشتغال داشته و به جمع و مطالعه و انتخاب ۳۳ ماخذ، از تذکره و سفینه و دفتر شعر، پرداخته است.
نکته قابل بحث در این تذکره، بی مهری مولف نسبت به سبک هندی (اصفهانی) است. همان کم لطفی شاعران و بنیان گذاران سبک (بازگشت) در ذهن صاحب مجمع الفصحا، اثرگذار بوده است. آن چنان که به ازای آن همه شعرهای تقلیدی بی مورد، از ابیات و اشعار دل انگیز بزرگان سبک اصفهانی، در این تذکره، نمونه هایی، به جز اندک، نیامده است.
2- (ریاض العارفین): که شامل ۶ گلبن ، دو روضه ، یک فردوس و یک خلد ، است و در ۴۵ سالگی مولف به پایان رسیده این کتاب در احوال عارفان و فاضلان و حکیمان و فقیران و عالمان و شاعران متاخر و معاصر است و شوق مولف را به سلوک و تصوف و عرفان را نشان می دهد و تمایلش را به عزلت و پرهیز از جاه و مال و ملازمت پادشاهان می گوید. در حقیقت، کتاب دل (هدایت) است که از دل مجموعه بزرگ (مجمع الفصحا) و در ضمن تالیف آن، بیرون آمده است.
3- (کلیات هدایت): مجموعه شعر اوست که مشتمل بر لطایف المعارف، قصیده، غزل، قطعه، ترجیع بند، ساقی نامه، رباعی و زرین است که به ادعای خود بالغ بر سی هزار بیت می شود.
سبک شعری هدایت به طرز معاصرانش، (بازگشت، است و به اقتفای مسعود سعد، امیر معزی و فرخی، قصاید خود را سروده و غزل هایش در پیروی از سعدی و حافظ است و در رباعیات خود، گاهی به اندیشه های خیامی، نزدیک می شود:
این درد، چه درد است که درمانش نیست
این کار چه کار است که سامانش نیست
بسیار برفتیم و نشد راه تمام
این راه چه راه است که پایانش نیست
گه چرخ ببندد در و گه بگشاید
گه دهر بکاهد زر و گه افزاید
این آمدن و شدن نه در دست کسی است
بالله چو رود ، رود چو آید آید
4- تکمیل (روضه الصفا) (میر خواند) است که از تاریخ صفویان تا سلطنت ناصرالدین شاه را در سه جلد بر آن هفت مجلد افزود.
5- (اصول الفصول فی حصول الوصول) در موضوع تصوف و عرفان.
6- فهرس التواریخ (که ناتمام است.)
7- اجمل التواریخ
8- مظاهر الانوار
9- سفرنامه خوارزم، شرحی بر دوران سفارت خود بر خوارزم از جانب ناصرالدین شاه که ضمیمه جلد دوم (مرآت البلدان) ناصری چاپ شده است.
10-فرهنگ انجمن آرای ناصری: در مقدمه لغت نامه دهخدا، ذیل مقاله دکتر معین، آمده است که مولف با مراجعه به فرهنگ های فارسی و عربی گذشتگان، فرهنگی برای لغات فارسی ترتیب داد. متن کتاب مشتمل بر ۲۴ انجمن است و یک مقدمه و در خاتمه، برخی از کنایات و استعارات فارسی و عربی با شواهد آنها از اشعار فصحا و بلغا، ثبت شده است.
11- لطایف المعارف
12- نژادنامه: در تحقیق نسب پادشاهان بعد از اسلام است.
13- (منهج الهدایه) مثنوی دینی – حماسی است مشتمل بر ۵ هزار بیت در روی داد کربلا . این مثنوی از حمد و ستایش خدا و تاریخ صدر اسلام آغاز می شود و به رویداد کربلا و مرگ مختار ثقفی پایان می یابد.
14- مدارج البلاغه
15- (مفتاح الکنوز) در شرح شعرهای خاقانی
16- شش مثنوی به نام (سته ضروره) که عبارتند از :
الف: (انوار الولایه) بر وزن (مخزت الاسرا) نظامی و در بحر سریع مطوی مکشوف (مفتعلن-مفتعلن-فاعلن) سروده شده و در ۷ هزار بیت و حماسه دینی است و مشتمل بر دوازده نور به شماره امامان معصوم (ع)
ب: گلستان ارم، مشهور به (بکتاش نامه) که حکایت عشق (رابعه) دختر کعب قزداری ، حاکم بلخ است.
ج: (بحر الحقایق) بر وزن حدیقه سنایی، در بحر خفیف سروده شده.
د: انیس العاشقین
ه: (خرم بهشت)، به بحر متقارب است و نزدیک به سه هزار بیت دارد و با بیت ذیل آغاز می شود:
سر آغاز هر نامه یابد نگار
به نام جهان داور کردگار
و با بیت ذیل که به سال ختم آن اشاره می گردد. (۱۲۷۷)
چو این نامه از سر به انجام رفت
هزار و دو صد بود و هفتاد و هفت
و: (هدایت نامه) ششمین مثنوی در این مجموعه است به بحر رمل.
17- از دیگر آثار او می توان به (ساقی نامه) که ضمیمه دیوان است و (خرد نامه) مظفری می توان نام برد که بعد از ستایش خدا و نعمت پیامبر (ص) و منقبت امامان (ع) به مدح ناصرالدین شاه و ذکر فلاسفه و اندرزهای آنان می پردازد.
این دانشی مرد پرکار و بزرگ، در ۷۳ سالگی، در ۱۲۸۸ ه.ق، در تهران در گذشت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *